عقیله مطلقا نثر ادبی نیست. در واقع زبان و لحن اثر ناشی از رعایت ادب خطاب با علیامخدرهای است که دختر و خواهر معصوم علیهمالسلام است.
داستان بریدهبریده نهتنها از حیث تکنیکهای ادبی و داستاننویسی ضعیف است بلکه نوع روایت این کتاب از عاشورا و کربلا موجب وهن ساحت مقدس امام حسین(ع) شده است.
«عقیله» در واژه به معنای زن ارجمند و گرامیست، نفیس و باارزش نیز خوانده شده، مرور زندگانی زنیست که ظلم را فریاد زده و از احدی نترسیده است.
اگر تمایل دارید یک کتاب کاملا متفاوت از عاشورا بخوانید بینایی میتواند همراه خوبی باشد. وجه تفاوت آن هم در نظر من این است که نویسنده اینبار از جانب امام (علیهالسلام) یا بنیهاشم به اتفاقات کربلا نپرداخته است.
سیدجعفر شهیدی در کتابش علاوه بر مطالعه متون اصلی و مرجع و تاریخخوانی به مطالعه احوالات اجتماعی و جغرافیایی و اقتصادی مردم آن روزگار و تحلیل و تفکر پیرامون آن پرداخته است.
محور اصلی رمان «یوما» همانطور که از نامش پیداست، به وجه مادر بودن حضرت خدیجه(س) مرتبط است. بزرگ بانویی که بیش از 1400 سال پیش در جامعه عرب جاهلی با حفظ حیا و پاکدامنی در حین انجام وظایف همسری و
داستان کتاب «ماه خاتون» مختصر است. زود شروع میشود زود به نقطه اوج رسیده و زود پایان میگیرد.
«شبیه مریم» نمیتواند انتظارات ما را از یک داستان تاریخی و حتی زنانه برآورده کند، یک احساس عقیم را در مخاطب ایجاد میکند، انگار مخاطب بعد از خواندن کتاب در زوایا و خفایای ذهنش در جستجوی تصاویر بالقوهای است که
شهید کربلا به نمونه آرمانی و مثالی مظلومان و کشتگان به ناحق تبدیل شده و مدام در دل تاریخ، بازخوانی میشود.
«حسینِ علی» یک مقتلِ جذاب، خواندنی، تاریخی و مستند به اسنادِ دقیق و معتبر است که با قلمِ ادبی نویسنده، تبدیل به یک «داستانِ راستانِ» نوین شده و علاوه بر کارکرد در جایگاه روضهخوانی که منجر به سرازیر شدن اشک