مروری بر رمان «کتابخانه نیمهشب»
در این داستان، بدون حسرت زندگی کنید
مت هیگ، نویسنده رمان کتابخانه نیمهشب، آرمانشهری را به رشته تحریر درآورده که میتوانیم بدون حسرت زندگی را پیش ببریم.
مروری بر رمان «وقتی حیات خواب بود»
پایانی به سبک اصغر فرهادی!
«وقتی حیات خواب بود» داستانی بیغل و غش و بیحاشیه دارد. 125 صفحهای که کمتر از یک ساعت تمام میشود.
روایتی از خانهداری و زیست فرهنگی
قربانی شدن لیلا در الگوهای مردانه کار
فکر به این که محدودیتهای عالم گاه چقدر بیشتر معنای محدودیت میگیرند، چقدر لیلای درون ما در برابر فشارها راه گم میکند و چقدر که لباس زمان به تن کارهای ما کوتاه است هنوز.
خاطراتی گسسته از یک عضو مرکزیت سازمان منافقین
روایتی از بیخ گوش مسعود رجوی!
این کتاب از آن جهت که به سراغ یکی از کادرهای مرکزی سازمان در برهه حساس دهه شصت و هفتاد رفته و مشاهدات بلاواسطه او از درون منافقین را نقل کرده دارای اهمیت است.
مروری بر کتاب «کتابخانه نیمهشب»
این کتاب شاید حالت را بهتر کند
کتابخانه نیمهشب، کتابی است مخصوص حسرتهای زندگی ما، کتابی برای درس گرفتن از گذشته، بهتر بگویم، برای عبور کردن از گذشته.
کلاس داستاننویسی تمامعیار برای نویسندگان کمتجربه و حتی باتجربه
لائوره…
«آخر داستان» روایت زندگی مترجم و استاد دانشگاهی است که عاشق شده و به آخر و عاقبت همه عشقها مبتلا شده، معشوق گذاشته و رفته.
نگاهی به «غربزدگی» در یکصدمین سالروز تولد جلال
شمارش معکوس یک پایان!
نظریه «غربزدگی» جلال بر یک ستون محکم استوار است و آن «ماشینیسم» است.
روایتی از یک آری و هزار اندوه
احمد اگر شهید شد، فخری زندهست
«پاییز آمد» با شهادت احمد تمام میشود که ایکاش نمیشد. راوی ما هنوز زنده است، میتواند از روزهای بعدش بگوید، میتواند همچنان بار روایت را به دوش بکشد؛ چنان که بار زندگی را.
مروری دیگر بر «شبهای روشن»
دنیا همان یک لحظه بود
شبهای روشن اثر فئودور داستایفسکی یک عاشقی در میانه نزاع سیاسی است.
روایتی از شیطانی که دست خدا داشت
سلاخخانه شماره دَه!
ایتالیاییها باید در مکانی به مصاف آرژانتین میرفتند که نمیشد آن را ورزشگاه خواند؛ آنجا به سلّاخخانۀ باشگاههای بزرگ ایتالیا تبدیل شده بود.