07 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

سروش حبیبی تگ

شب‌های روشن اثر فئودور داستایفسکی یک عاشقی در میانه نزاع سیاسی است.

مرگ در این اثر چهره زشتی دارد، از پا می‌اندازد، تاب و توان را می‌گیرد، عقل را زائل می‌کند و وادارت می‌کند تا به دلیل این عذاب پی ببری.

خداوند هم روزی همه چیز را به ایوب بازگرداند. این سال و همه سال‌ها برای من میکس دو کتاب است. «کتاب ایوب» و «آبلوموف». روزها ایوب و شب‌ها آبلوموف!

او نمی‌دانست من چه شب‌های تلخی را سپری می‌کنم اما حضورش قوت قلبی بود برای من. دانستن این که بعد گذراندن یک روز سخت می‌توانم شبم را با گفت‌وگویی لذت بخش سپری کنم آرامم می‌کرد.

«مروارید» حکایت طرز تفکر خرچنگی حاکم بر کشورهای فقیر و عقب‌مانده است، مردمی که شبیه خرچنگ‌های در جعبه، گاهی بیشتر از قدرتمندان، بلای جان خود هستند و نمی‌توانند رشد و ترقی مردم هم‌صنف و هم‌طبقه خود را ببینند.

داستایفسکی با «همزاد» به شما فرصت تجربه کردن جنونی آگاهانه را می‌بخشد. او کشیدن مرز بین خیال و حقیقت را به مخاطبش واگذار می‌کند و این شمایید که تصمیم می‌گیرید داستان آقای گالیادکین را در زیر سقف کدام جهان تصور

«چشم انتظار در خاک رفتگان» قصه یک مبارزه است. مبارزه‌ای که فرودست‌ترین افراد جامعه گواتمالا علیه دیکتاتور این کشور، که حمایت شرکت آمریکایی موز را نیز داشت، به راه انداختند.

شخصیت‌های «جنگ و صلح» تحت تاثیر تجربه‌های مختلف به آدم‌های متفاوتی تبدیل می‌شوند و این موضوع که چرا آدم‌ها رفتاری مشخص را در مواقع خاصی از خود نشان می‌دهند مورد بررسی قرار می‌گیرد.

عشق شکل تکامل یافته‌ی احساسی بود که با آن رویارویی در دل مرد به وجود آمده بود و در آخر شاید بتوان شادکامی از ویرانی به جای مانده از عشق را متعالی‌ترین شکل رنج دانست.