31 اردیبهشت 1403
Tehran
20 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

نویسنده: تحریریه

در جهانِ من همه چیز «عطر و بو» دارد، آدم‌‌ها، مکان‌ها، اشیاء و حتی مناسبت‌ها! «عید نوروز» در شامه من، نه بوی توپ می‌دهد نه بوی کاغذ رنگی. نوروز برای من مساوی است با بوی آرد برنجی که خامی‌اش گرفته

بهار موسیقی کم ندارد، نغمه‌سرا و ترانه‌ساز و ترانه‌خوان. نویسنده‌ و شاعر و نقاش و

قرار شد نوروز 1401 چه کار نکنیم؟ استوری و پستی از عکس چند کتاب با کپشنی به مضمون «می‌خوام بخونمشون» و «نوروز فرهیخته من» نگذاریم.

در اوج یاس و سرخوردگی، قصه راهی برای آرامش توامان با اندیشه است. نویسنده ادبیات برای خوانده شدن اثرش و ماندگاری آن گریزی ندارد الا اینکه که همواره در پی تزریق اندیشیدن باشد، راهی برای مبارزه با سپاه جهل باشد.

این روزها که همچون ژانوس، الهه‌ رومی دروازه‌ها، در آستانه‌ ورود به سال جدید قرار گرفته‌ایم و همزمان نگاهی به پشت سر و پیش رو داریم، زمان مناسبی است برای آروزهای خوب برای آینده. شاید عجیب باشد سال آینده را

مهم نیست چقدر کتاب خوانده باشیم یا چقدر فیلم دیده باشیم؛ ما اغلب اشتباهاتی که دیگران مرتکب شده‌اند، همه آن‌ها که در کتاب‌ها خوانده‌ایم و یا در فیلم‌ها دیده‌ایم و یا حتی شنیده‌ایم و درباره‌شان نوشته‌ایم تکرار می‌کنیم.

برای من سال گذشته، سال «از قيطريه تا اورنج‌كانتی» بود، سال «آن هنگام كه نفس هوا می‌شود». سالی كه مرگ نزديک‌مان بود اما كلمات اين دو كتاب می‌خواستند با نمايش شكوه زندگی آدم‌هايی كه مرگ را زيسته‌اند و آن را

ما همه در حال تکراریم. تکرار نفس‌کشیدن، تکرار بودن، تکرار زیستن. طبیعت هم در حال تکرار است، تکرار بهار، تابستان، پاییز و زمستان، باران و برف و خیلی چیزهای دیگر

بیایید این نوروز، برای امتحان هم که شده، به اتفاقات آزاردهنده تا حد ممکن نه بگوییم. هم برای خودمان و هم برای آدم‌های اطرافمان.

زندگی در چاه بود امسال برای من. و سال‌های پیش حتی اما این‌بار به امید کورسویی زور زدم و تقلا کردم که بیرون بزنم از این چاه کم‌عمقِ افتاده در برهوت که نشد. حتی کبوترهای چاهی از تقلایم تکان نخوردند