08 اردیبهشت 1403
Tehran
24 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

محبوب‌ترین تگ

میلان کوندرا تلاش می‌کند نشان دهد که عصر ما بیش از همیشه از معنا تهی شده است و زشت و زیبا در انطباقی باورنکردنی با یکدیگر، چون نقطه‌ای واحد به نظر می‌رسند. او از سلطه کیچ تمامیت‌خواه حرف می‌زند.

سلول‌های بهاری ساز امید کوک می‌کند و از بزرگترین میراث هستی سخن می‌گوید. سلول بهانه است برای این که برق امید را در چشم‌ها بدرخشاند.

رنج بی پایان عشق، بروشوری مختصر از تنوع عقاید و مکاتب و تشکل‌هایی است که در عین تکثر عقیده، همه با هم بر سر سرنگونی رژیم پهلوی متحد بودند.

نویسنده رمان «پس از بیست سال» گفت: امیدوارم جریان مذهبی، اقبال و وقت بیشتری برای ادبیات انقلابی و ادبیات آزاد بگذارد و احساس اکثریت‌بودن را از ذهن خودشان بیرون کنند. این تصور غلطی است که ما اکثریت هستیم. ما بی‌شمار

اگر کتاب «گره باز» تصویر داشت و یا می‌خواستیم آن را تبدیل به فیلمنامه کنیم، فیلمی می‌شد شبیه فیلم‌های رضا میرکریمی، شیرین، گرم و صمیمی!

«زمستان 62» را نمی‌توان آینه تمام‌نمای ایران سال‌های جنگ دانست چرا که با وجود نمایش زندگی بخشی از جامعه، که قطعا بخش کوچکی هم نبودند، در ارائه تصویر تمام و کمال گروه‌های دیگری از مردم از واقع‌بینی دور شده است.

«غربت» یک روایت زنانه دارد، توجه به جزئیات، ساختن احساسات و عواطف شخصیت‌ها، روند تغییرشان همه و همه تداعی‌گر زنی هستند که نشسته روبه‌رویتان و می‌خواهد از پرت شدن به دنیایی غریب بگوید.

از نقاط قوت کتاب سدنصرالدین می‌توان به اصطلاحات و لحن خوب شخصیت‌ها اشاره کرد؛ نویسنده به خوبی لهجه تهرانی و لحن هر کدام از ساکنان خانه را منتقل کرده است.

ضابطیان پیچیده نمی‌نویسد و خواننده را با خود همراه می‌کند اما این روایت‌های کوتاه باعث می‌شود شما بعد از خواندن 50 صفحه یادتان برود فلان مطلبی که خواندید برای سفرنامه فرانسه بود یا اسپانیا یا لبنان؟

امیر خیام در «سدنصرالدین» توانسته است تا حد زیادی بخشی از تاریخ و جغرافیایی فرهنگی ایران را در تهران پنجاه سال پیش روایت کند. خاطره‌نویسی سهم عامه مردم از ادبیات است.