07 اردیبهشت 1403
Tehran
9 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

داوود غفارزادگان تگ

داوود غفارزادگان در «فراموشان» سراغ شش شخصیت غیرمشهور رفته که از واقعه عاشورا روایتی دارند. آن‌ها در حاشیه اتفاقات بزرگ ایستاده‌اند و از دید خود آن‌چه می‌گذرد را شرح می‌دهند.

نویسنده در هر روایت، تصویرسازی خوبی انجام داده است. نویسنده مثل یک دوربین متعهد، هرچه از زاویه دید شخصیت اصلی روایت، دیده شده، در متن آورده است.

اگر روایت‌ها را از ابتدا تا انتها کنار هم بگذاریم، می‌شود به عنوان یک داستان کلی بهشان نگاه کرد؛ چون زمان و مکان‌شان متناسب با خط داستانی تغییر می‌کنند و ترتیب تعریف وقایع در آن‌ها حفظ می‌شود

«فراموشان» واقعه کربلا را از نگاه تعدادی از راویان فراموش شده، روایت می‌کند. روایت‌هایی مستقل که در نهایت مانند تکه‌هایی از یک پازل تابلوی کاملی از واقعه کربلا را رقم می‌زند. داوود غفارزادگان برای نوشتن اثری پیرامون واقعه کربلا سوژه

نویسنده «فراموشان» سعی کرده است در هر کدام از این روایت‌ها به سراغ یکی از شخصیت‌های گمنام حادثه برود و واقعه کربلا را هر بار از یک نگاه تازه و با زاویه دید متفاوت بیان کند.

غفارزادگان در کتاب «فراموشان» سراغ واقعه جنگ و میدانش نرفته است. او به جستجوی فراموشان واقعه رفته و آنها را از دل تاریخ بیرون کشیده است.

روایت‌های «فراموشان» بین مرز سیاهی و سفیدی‌اند. راوی است که با ایمانش انتخاب می‌کند، دست به یاری امام زمانش بلند کند و در رکابش شهید شود و یا به سفیر امامش، مُسلم، هم رحم نکند و سرنوشتش سیاهِ سیاه شود

فراموشان روایت آدم‌هایی است که نه جزء اصلی ماجرا، که در فرع‌اند و همین اثر را متفاوت می­‌کند. همه شش روایت کتاب به ترتیبی چیده شده تا قسمتی از یک پازل را برای خواننده کامل کند.

«چرا دم خرس کوتاهه؟» به کودک یاد می‌دهد به آنچه که با چشم‌های خود می­‌بیند و از آن مطمئن است بیشتر از حرف آدم‌های نامطمئن و فریبکار اعتماد کند.

ویژگی‌های فکری نویسنده در «شب ایوب» علی‌رغم همه تلخی‌های جنگ، نگاهی روشن و امیدوارانه به این پدیده دارد و به شکلی هنرمندانه از سیاه‌نمایی دوری کرده است