زیستی زنانه، از پسِ مرگی مردانه در «خانم دلوی»
پیشگویی نویسنده فمینیست برای آینده
«خانم دلوی» را باید پیشگویی ویرجینیا وولف برای آینده دانست؛ چنین نویسندهای است ویرجینیا وولف.
تلاقی ادبیات و فلسفه آلبر کامو در «سقوط»
ما آدمهای نابابی نیستیم
«سقوط» نقطه تلاقی ادبیات و فلسفه کامو است. یک رمان فلسفی کامل که همچون همنوعانش سعی میکند تا هم ویژگیهای یک داستان خوب و پر کشش را در خود جای دهد و هم در زیر بنای محتوای خود، اندیشههای مؤلفش
«جنگ و صلح» تصویر کاملی از زندگی بشر است
ضیافت اشرافی ادبیات
شخصیتهای «جنگ و صلح» تحت تاثیر تجربههای مختلف به آدمهای متفاوتی تبدیل میشوند و این موضوع که چرا آدمها رفتاری مشخص را در مواقع خاصی از خود نشان میدهند مورد بررسی قرار میگیرد.
این کتاب از دو جهت مهم است
کارور، چه خبری به چخوف و همینگوی میدهد؟
کارور علاوه بر اخذ درسهای چخوف و همینگوی، کاری هم برای خودش میکند. او با نوشتن داستانهای خاصش خبری را به چخوف و همینگوی منتقل میکند.
پادآرمانشهری به اسم «دنیای قشنگ نو»
دنیای حیوانات خوشبخت
حکومتی که هاکسلی در کتابش خلق میکند، شکل جدیدی از حکومت توتالیتر است که در پوشش تامینکننده رفاه و آسایش مردم از آنان بهرهکشی میکند. شکل مدرن حکومتی تمامیتخواه که توده مردم را با ابزارهای مصرفگرایی، اعتیاد و شادیهای کاذب
«همنوایی شبانه ارکستر چوبها» فالش مینوازد
این ارکستر رهبر ندارد
«همنوایی شبانه ارکستر چوبها» رهبر ندارد و نویسنده با این ایده که میخواهم راوی تنهایی بیوطنها باشم و از رنج آنها سخن بگویم دست به نوشتن زده است ولی سازآرایی او در این ارکستر درست نبوده و صدایی که به
حرف «تونل» اثر نویسنده آرژانتینی چیست؟
بیپرده با عقاید بیمارگونه بشر
از ویژگیهای بارز و برجسته کتاب این است که خواننده را بیپرده و عریان با ذات بشر، تفکرات و عقاید ترسناک و در عین حال طبیعی برای یک انسان که در کاستل میبینیم رویارو میکند.
نگاهی به رمان «پرواز ایکار» نوشته رمون کنو
آنگاه که عشق کشف شود…
«پرواز ایکار» اثریست درخشان و خاص از ادبیات فرانسه که نمیدانم چرا تا به امروز در ایران ناشناخته و گمنام باقی مانده است.
نوشتن از «برهنهها و مردهها» کار سختی است
جنگ و صلح آمریکایی
رمان «برهنهها و مردهها» کتابی است که پشت جلدش ذکر کرده «برخی منتقدان این اثر را با «جنگ و صلح» تولستوی مقایسه میکنند».
جهانی که هُلدرلین میسازد چه شکلی است؟
جمهوریت آلمانی، مبتنی بر جهان یونانی، زیر سایه آمریکا!
هُلدرلین را باید در دیالکتیکی بین هگل و هایدگر خواند، و البته باید دیالکتیک هُلدرلین و گوته را هم دید. از دل این تضادها، ممکن است رگه درخشان ایده «گفتوگو» را پیدا بکنیم که دیالکتیک را از بنبست خارج خواهد