روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
آن ریسمانگسسته
سانی! تو با آدمها مهربان نیستی. نمیدونم چرا، اما انگار از همه بابت رنجهایی که کشیدی طلبکاری. شاید خیلیها در رنجهای تو مقصر باشن. اما تو دیگه زیاده از حد داری تعمیمش میدی. فکر نمیکنم اون پیرزن فرتوت، حتی ذرهای
انگلیسی بودن نویسنده را گوشه ذهنتان داشته باشید
آرمان از بین رفتنی نیست
در نهایت کتاب هم به این نکته اذعان دارد با وجود اینکه مصدق در جریان کودتا یکی از مقصرین است و کارنامه روشنی ندارد ـ مانند تمام سیاستمداران جهان ـ اما چون آرمانی داشت و برای آن آرمان تلاش کرد
«ساجی» میتوانست معمولی باشد!
در ستایش زندگی
کتاب «ساجی» میتوانست یک روایت معمولی از یک زندگی معمولی در زمانه جنگ باشد. روایت یک زندگی هفت ساله که با توجه به اقتضاء آن زمان، شرایط و محدودیتهایی داشت. اما «ساجی» یک روایت خوب از منظر یک زن جوان
داستان آدمها در چندهزار سال بعد
اینجا خبری از قهرمانهای بزنبهادر نیست
«آسیموف» حرفهایی در این کتاب در مورد چگونگی کنترل جامعه، نظارت، هدایت افکار عمومی و ساخت باورها و ایدئولوژیها میزند که بعید میدانم هیچ دولت و مملکتی اجازه چاپ اثرش را در فضایی واقع گرایانه و به اصطلاح «رئال» میداد.
کپیرایتر را با کپیرایت اشتباه نگیرید!
خاطرات یواشکی
در این کتاب طی ۱۷ فصل جذاب و خوشخوان به بهانه آشنایی با ۱۷ سرتیتر مربوط به اکوسیستم استارتاپی، با واقعیت شغلی کپیرایتربودن در ایران آشنا خواهید شد.
دلیل اقبال عامه به «دختر تحصیلکرده» چیست؟
داستان مغایرت
«دختر تحصیلکرده» برخلاف آنچه که شاید در برخی رسانهها گزارش میشود، روایت شوریدن علیه سنتها نباشد، بلکه روایت تعلیق و تجربه است.
مرور خاطرات یک محکوم به حبس ابد
به جرم ایرانی بودن
نتیجه سالها پژوهش و مطالعه اسناد و گفتوگو با دارابی در کتاب «نقاشی قهوهخانه» در اختیار ما قرار دارد تا پس از سالها از منظر متهم اصلی ماجرا مواجههای انسانی و تاریخی با واقعه میکونوس داشته باشیم.
مروری بر سه ترجمه از «برفهای کلیمانجارو»
پچپچههایی که آدم نمیشنود
باید یادآوری و تاکید کرد که انتخاب متن ترجمه امری کاملا سلیقهای است و این یادداشت در جهت تاباندن نور بر سه ترجمه موجود است تا مخاطب بتواند در انتخاب دست به یک انتخاب بهتر بزند. ترجمههایی که سلیقه مترجم
مروری بر یک شاهکار کمحجم
از عشق زنجیر نسازید
کُنستان در این شاهکارِ کمحجم اما خواندنی، با تجزیه و تحلیل یک وابستگی عاطفی، پاسخِ کاملی به پرسش مطرحشده میدهد. او با موشکافی یک رابطهی عاشقانه، نشان میدهدکه چرا و چگونه عشق رو به نابودی مینهد.
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
سرمه عربی
در آن سرزمین امن و سبز، با مردمانی طلایی و صورتی، نباید آن لحظه نیمتاریک و دودآلود و پُرمَرگ را که پیام به مادرش میرسید، از دست میداد. به دیدن آن لبخند محو و غمآلود در چشمان سیاه مادرش، پس