قضیه روز تولد فردوسی از کجا آمده است
دعوت به جشن تولد اشتباهی!
تبریک زادروز و بزرگداشت شاعر خیلی خوب است، اما بهترین کار برای احترام یک شاعر توجه به اثرش است. کاش در روز اول بهمن، یا هر روز دیگری، با هم قرار بگذاریم تا یک داستان یا چند صفحه و بیت
«ماتی خان» حرفهای تازه و جذابی دارد
قصه یک اعتراض در دل صحرا
داستان «ماتی خان» بر اساس یک مطالبهگری اجتماعی پیش میرود. جامعهای که بر افراد خاصش تاکید میکند. یعنی در داستان «ماتی خان» هم فردیت مطرح میشود و هم جمعیت.
«اعتراف» تولستوی راهگشا نیست!
پرسشهای بیپاسخ آقای غول
هدف تولستوی در کتاب «اعتراف» بیشتر بیان نتیجه تحقیقاتش در زمینه خودشناسی، خداشناسی و آموزههای دینی و تجربه شخصی خودش بوده تا بیان راه حل و یا کمک به انسانهایی که مانند او تجربه سردرگمی داشتهاند.
زیستی زنانه، از پسِ مرگی مردانه در «خانم دلوی»
پیشگویی نویسنده فمینیست برای آینده
«خانم دلوی» را باید پیشگویی ویرجینیا وولف برای آینده دانست؛ چنین نویسندهای است ویرجینیا وولف.
«اثریا» اول اغراق را کنار میگذارد
روایتی خلاف آمد عادت از جنگ!
«اثریا» در روایت کوتاه خود به جنگ با تمام ابعادش پرداخته است. گویی نویسنده میخواهد بگوید همه اینا جزء جنگ است چه ما خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید.
جوابهای عجیب و غریب برای یک سوال
چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟
چرا باید «ماتی خان» بخوانیم؟ پاسخ دادن به این سوال شاید بتواند تکلیف خیلیها را با یک کتاب روشن کند. اغلب وقتی با این سوال مواجه میشویم جوابهای عجیب و غریبی جفت و جور میکنیم تا مخاطبمان را قانع کنیم
سینما هنر رویاساز است
نوشابه من همیشه زرد بود
سینما برای ما اینجوری بود، پکیچ کاملی از تفریح بود برای آخر هفته. همه اینها بود که ما را عاشق سینما کرد. سالنهای سینمای شهر من را خانمی ارمنی ساخته بود بنام خانم آرشاک.
«عاشق داعشی من» یا سریال «کلید اسرار»
از محتوا به یادگار اسمی دارد!
نویسنده آماتور این کتاب یعنی «هاجر عبدالصمد مصری» که این کتاب اولین رمان اوست به خوبی به این مهم آگاه بوده و نام جذاب «حبیبی داعشی» را برای کتابش برگزیده ولی افسوس که نتوانسته این مهارت را در محتوای کتابش
روایت تجربهای موسیقایی در یک نیمهشب سرد
ببخشید شما آخوندی؟
چهرهاش جدی شد و وسط کِیف و حالش پرسید: «حاجی جان، آهنگ حرومه؟!» همانطور که به خیابان نگاه میکردم گفتم: «نه! همه آهنگها که حروم نیستن! من خودمم گوش میدم
«دیلماج» از هر نظر یک شکست بزرگ است
محرومیت تاریخ از بازروایی جذاب داستانی
کافیست «راسپوتین» اثر ادوارد راژینسکی یا آثار مشابهش را خوانده باشید تا متوجه نقصهای عمیق «دیلماج» بشوید، مخصوصا اینکه «دیلماج» در فرمی مشابه یک بیوگرافی نوشته شده که توضیحات نویسنده در میان تکههای یادداشتهای «مستند» و برای تکمیل بیان شدهاند.