09 اردیبهشت 1403
Tehran
23 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

پربازدیدترین تگ

این یلدا هم می‌گذرد. نوروز و یلدای سال آینده او و دخترکش از رنج‌ها عبور کرده‌اند

رئالیسم جادویی «مرگامرگی»، در برخی داستان‌ها به وضوح قابل تشخیص است؛ اما چندان اصراری به غریب بودن ندارد و چندان بعید از ذهن به نظر نمی‌رسد.

آدام در جایی از رمان «قاضی»، هنگامی که در شکی عمیق نسبت به شغل خود فرو رفته، می‌گوید که قانون را ندیده است، نمی‌داند چشم‌های قانون چه رنگی‌ست، اگر او را در خیابان ببیند نمی‌شناسدش.

عنوان کتاب را هم اگر نادیده بگیریم، فضاسازی کتاب از بوی مرگ انباشته است. توماس مان در فضاسازی به سیاق امپرسیونیست‌ها عمل کرده. اگرچه بیشتر کاربرد امپرسیونیسم در نقاشی است؛ در ادبیات نیز می‌توان از آن بهره جست.

آیشمن این قاتل کثیف، این خون‌ریز پلید و این کشنده زنان و کودکان در تیراژ بسیار بالا، هیچ خصومتی یا کینه‌ای از هیچ کسی ندارد. اصلا درک درستی از ایدئولوژی و سوسیالیسم هیتلری ندارد.

«دیلماج» یک نورِ واقعی در تاریکیِ این روزهای بازار رمان‌نویسی فارسی در کشورمان است که ابعاد مختلف یک رمان و داستانِ مطلوب را دارد؛ از قلم خوشخوان تا انتقال اطلاعات و حتی معرفی و تبلیغ برخی از رویکردهای تاریخی.

رمان «مردگان باغ سبز» به پیشه‌وری و تمام آن‌ها که به خاطر نژاد، باقراف را برگزیده‌اند و به حکومت شوراها تکیه کرده‌اند، می‌تازد.

در نماز جماعت، فقط یک نفر حمد می‌خواند و بقیه سکوت می‌کنند. به یاد خاطره‌ای تکراری می‌افتم. رویدادی که هرروز رخ می‌دهد. گنجشکان درختان اطراف خانه ما… دقایقی قبل از طلوع آفتاب، همه پرندگان شروع به خواندن می‌کنند. ناگهان پرندگان

خواندن کتاب از دیدن طرح جلد و عطف کتاب شروع می‌شود و اگر عطف و جلد را نمای شهر بدانیم، مقدمه کتاب دروازه ورود به شهر است.

کشوی میز مدرسه، پناهگاه کتاب‌ها‌ی رنگ‌پریده‌ای بود که پنهانی با خود به مدرسه می‌بردیم و چون صندوقچه‌ای گران‌بها وسط درس باز می‌کردیم و گوشه‌ای از قلب‌مان انگار گرم می‌شد.