30 اردیبهشت 1403
Tehran
20 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

View all post

از همان لحظه «ترشِ گیلک» بودن شد کابوسِ زندگی‌ام. یک جمله ساده زندگی مرا بهم ریخت. با اینکه درست نمی‌دانستم ترشِ گیلک بودن خوب است یا بد، اما به خنده‌هایشان که فکر می‌کردم مطمئن می‌شدم چیزِ بدی‌ست.

مجموعه «حال به هم زن‌­ها» دقیقا همان چیزی است که می‌تواند ترس اکتسابی از حشرات و جانوران موذی را در کودکان کمرنگ کند.

جان فانته با نوشتن «رگ و ریشه» تلاش می‌کند زخم بی‌توجهی و تحقیر پدرش را التیام ببخشد. پدری که از میان سنگ و سیمان برای خانواده‌اش پول در می‌آورده، نمی‌تواند باور کند پسرش تصمیم دارد با کتاب خواندن و کاغذ

نویسنده رمان «عاشقی به سبک ون‌گوگ»، انسان و کرامت وجودی انسان را خوب می‌شناسد و تصاویری که از مضامینی چون عشق، دلتنگی، محرومیت و رنج می‌سازد تصاویر ملموس و واقعی هستند.

«بازیدار» خاطرات سید عباس موسوی و روایتش از جنگ است. جذابیت این کتاب در نوع زاویه‌دید راوی است. سید عباس به هیچ سمتی جز سمت امام حسین (ع) غش نکرده است.

در داستان «جواهر مصری» که سعیده ملایی نوشته، ما با قصه‌گویی‌های طولانی آسیه طرفیم و تاییدهای گاه و بی‌گاه پونتی، که انگار فقط آمده تا بین دیالوگ‌های آسیه وقفه کوتاهی ایجاد کند.

سایه سیاه مردی که ممکن بود برادرش باشد، نزدیک می‌شد و حجم و جرم پیدا می‌کرد و او این‌پا و آن‌پا می‌کرد و نمی‌دانست باید بماند یا مثلا بگریزد به جایی امن و روشن مثل مک‌دونالد پشت سرش؟

یک پیام داشتم، از طرف او. چرا یک باتی، اپلیکیشنی، کوفتی چیزی اختراع نمی‌کنند تا آدم بتواند پیام‌های دایرکت را بدون اینکه مجبور به گشودنش باشد بخواند؟ ای بر پدرت ژاپن، ای بر پدرت ناسا!

«عاشقی به سبک ون‌گوگ» ابتدا و میانه جذابی دارد، توصیفات شاعرانه و دلچسب‌اند. روایتی از کاج‌های بلند تهران که زخم‌آلودند و مطمئنا در ذهن می‌مانند، اما فصل آخر که به فضایی روستایی می‌رسد، کاملا با فضای سه فصل قبل متفاوت

کتاب «ژنرال دلا رُوِره» داستان یک قمارباز کلاه‌بردار است که به عنوان مهره‌ای برای رسوخ به هسته‌های مقاومت و جاسوسی از دستگیرشدگان، در کسوت یک ژنرال، به زندان فرستاده می‌شود.