30 اردیبهشت 1403
Tehran
20 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

View all post

رمان «سنگی که نیفتاد» کشمکش‌های فکری و سرشار از تردید مردی به نام سعید را تصویر می‌کند که بعد از مرگ همسرش با مادر و دخترش زندگی می‌کند.

در کتاب «خورد و خوراک دیکتاتورها» تاریخ، سیاست، مردم، جنایت‌های بشری و فرهنگ، زیر سایه غذاهای خوش‌رنگ و لعاب و دستور­های آشپزی جا خوش کرده‌اند.

«آبنبات هل‌دار» برای یک استراحت چندساعته گزینه خوبی است؛ استراحتی که همنشین آن کلمه و کتاب باشد. در واقع اگر دنبال کار کمرشکن و متفکرانه‌ای هستید خودتان را اذیت نکنید، مهراد صدقی می‌خواهد شما را بخنداند.

او نمی‌دانست من چه شب‌های تلخی را سپری می‌کنم اما حضورش قوت قلبی بود برای من. دانستن این که بعد گذراندن یک روز سخت می‌توانم شبم را با گفت‌وگویی لذت بخش سپری کنم آرامم می‌کرد.

چارلز بوکفسکی همان زمانی که با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کرد «عامه‌پسند» را می‌نویسد و این ارتباط میان عامه‌پسند و راه‌رفتن بر لبه پرتگاه است. این مرگ است که ماه‌های پایانی زیستن او را چنان از معنا سرشار می‌کند که او

اون قیافه خوشگل و هیکل باریکتو برداشتی آوردی قاطی این همه زن زشت‌شده‌ چپرچلاق؟! که همه‌شون مدت‌هاست حسرت یه رژ به دلشون مونده؟ که نصفشون اصلا لبی ندارن برای رژ! بعد تو برای من ماتیک قرمز می‌زنی؟!

دورنمات در رمان «عدالت» به ما نشان می‌دهد که پی‌جویی عدالت بی‌معنی است، چون در آسمان هم خبری نیست مگر همین رواج ظلم‌های مشابه زمین و ظلم‌های بزرگ‌تر.

«چمدان‌های باز» اولین تجربه سیدمحسن روحانی است و گاهی به نظر می‌رسد محافظه‌کارانه نوشته شده یا آشنایی نویسنده با محیط هنوز آنقدرها کامل نیست و با دیدی چندان موشکافانه محیط را نگاه نمی‌کند.

جمشید ملک‌پور در «باد نوبان» نگاه منتقدانه‌ای به جایگاه زنان در جامعه سنتی جنوب دارد.

علی یاری، نویسنده داستان «سکه‌های سفالی» بی‌ادا و اصول و بی‌حاشیه و زواید و بی‌آنکه آب به کتابش ببندد به برشی کوتاه از آخرین فرازهای زندگی حرمله در کوفه تحت حاکمیت مختار می‌پردازد.