17 اردیبهشت 1403
Tehran
17 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

View all post

ضیا قاسمی رمان را پیش از ماجراهای این چند ماه اخیر افغانستان نوشته است، اما عجیب و جالب است که می‌بینیم اتفاقی که سال‌ها قبل و با روی کار آمدن امارت اسلامی طالبان رخ داده بود، دوباره تکرار شد.

من نویسنده‌ام. برایتان می‌نویسم. تا کجای داستان زندگی‌تان را دوست دارید؟ از کجا، دیگر داستان زندگی‌تان را دوست ندارید؟ من از همان نقطه، داستان را برایتان آن‌طور که دوست دارید، می‌نویسم.

«پروژه هیل مری» قصه آدمی‌ست که تک و تنهاست، خیلی دور است و بار سنگینی را هم به دوش می‌کشد. برخلاف «مریخی» اینبار قهرمان داستان وظیفه ندارد که خودش را نجات دهد، بلکه باید همه نسل بشر را از مرگ

کتاب «به من دست نزن» آن اندازه گرفتار سادگی و روزمرگی تجربه زیسته نویسنده شده که به پایان بردنش هم کار بسیار سختی است. نویسنده حتی نتوانسته نثر مطلوب و استانداردی خلق کند.

دستاورد ارزشمندی که می‌توان از دل قصه‌های «ساعت دنگی» بیرون کشید، مبادله امید است. صرف نظر از زوایایی که داستان از زن مطرح می‌کند. نویسنده در هیچ کدام از داستان‌هایش زن را موجود منفعل و از پیش‌باخته‌ای نمی‌داند.

غزاله علیزاده نویسنده‌ای عادی نبود. او کلمه‌های عادی را به واژه‌هایی تبدیل می‌کرد که روایت و قصه و تکنیک و شخصیت و فضاسازی و توصیف و گفت‌وگوهای بین آدم‌های داستانش را عریان پیشِ روی خواننده رها می‌کرد.

«دشمن»، کتابی تکرارنشدنی در مورد جنگ و صلح است. سنگرهایی با زمان و مکان ناشناخته، تنهایی، انزوا و استیصال جنگ را توصیف می‌کند.

کتاب «تا نفس دارم می‌جنگم» با وجود حجم اندک، کتاب شریفی است که از مردی بزرگ سخن می‌گوید، مردی که هنرش را تا آنجا که توان داشت برای آرمانش خرج کرد.

«قربانی شهریور»، مجموعه چند روایت پراکنده از تجربیات شخصی آدم‌هایی شبیه خودمان است. آدم‌هایی که زیر سقف آسمان همین مملکت زندگی می‌کنند و مثل همه افراد دیگر با مساله‌ای به نام مسکن مواجه هستند. این مواجهه گاه از جنس زندگی

بعضی شهرها خودشان قصه‌اند اصلا. از گذشته‌های دور انگار در کوچه‌هایشان که راه می‌رفته‌اند تا همین امروز که ما راه می‌رویم، مدام صدایی به گوش می‌رسد که می‌گوید «یکی بود، یکی نبود». شیراز یکی از همین شهرهاست که هرچند به