مروری بر اثر جدید خالق «هری پاتر»
افسانهای با غذاهای خوشمزه
داستان «افسانه ایکاباگ» درباره پادشاهی کوچکی به نام «کورنکوپیا» است که در آن همه مردم با صلح و صفا زندگی میکنند و این پادشاهی به خاطر غذاهایش شهرتی به هم زده است. غذاهای این سرزمین آنقدر خوشمزه هستند که مردم
تحلیلی بر رمان «ما گربه هستیم» نویسنده ژاپنی
همچنان گربه!
آدمهای قصه سوسهکی در حال گذار هستند از سنّت به مدرنیته، آنچنان که گربه در حال گذار از جهان گربگی به جهان انسانی است. و همانگونه که خود کتاب در حال گذار از ادبیات کلاسیک به ادبیات مدرن است. گربهای
قرن نو ـ تابآوری تا کجا؟
روزها ایوب و شبها آبلوموف
خداوند هم روزی همه چیز را به ایوب بازگرداند. این سال و همه سالها برای من میکس دو کتاب است. «کتاب ایوب» و «آبلوموف». روزها ایوب و شبها آبلوموف!
بلند بخوانید و خجالت نکشید
تو کی آدم میشی؟!
«آبنبات هلدار» رمان طنزی است که میتوان آن را بلند خواند و خجالت نکشید. البته اگر اهل خجالت کشیدن باشید!
قرن نو ـ نوروز و فراموشی جمعی...
از عطر لاکو تا نغمه نوروزخوان
در جهانِ من همه چیز «عطر و بو» دارد، آدمها، مکانها، اشیاء و حتی مناسبتها! «عید نوروز» در شامه من، نه بوی توپ میدهد نه بوی کاغذ رنگی. نوروز برای من مساوی است با بوی آرد برنجی که خامیاش گرفته
قرن نو ـ سال 1401 شبیه کدام قطعه موسیقی است؟
صبح است ساقیا…
بهار موسیقی کم ندارد، نغمهسرا و ترانهساز و ترانهخوان. نویسنده و شاعر و نقاش و
قرن نو ـ راههایی برای کنترل کرم کتاب درونمان!
نوروزِ فرهیخته
قرار شد نوروز 1401 چه کار نکنیم؟ استوری و پستی از عکس چند کتاب با کپشنی به مضمون «میخوام بخونمشون» و «نوروز فرهیخته من» نگذاریم.
قرن نو ـ جای خالی اندیشه در جهان قصهها
داستان قصهها
در اوج یاس و سرخوردگی، قصه راهی برای آرامش توامان با اندیشه است. نویسنده ادبیات برای خوانده شدن اثرش و ماندگاری آن گریزی ندارد الا اینکه که همواره در پی تزریق اندیشیدن باشد، راهی برای مبارزه با سپاه جهل باشد.
قرن نو ـ دور هم در یکِ یکِ یک
قندِ اول برای همه
این روزها که همچون ژانوس، الهه رومی دروازهها، در آستانه ورود به سال جدید قرار گرفتهایم و همزمان نگاهی به پشت سر و پیش رو داریم، زمان مناسبی است برای آروزهای خوب برای آینده. شاید عجیب باشد سال آینده را
قرن نو ـ قرار نیست در رنج شمعی روشن کنیم!
مکثی خالی میان دو دقیقه پرهیاهو
مهم نیست چقدر کتاب خوانده باشیم یا چقدر فیلم دیده باشیم؛ ما اغلب اشتباهاتی که دیگران مرتکب شدهاند، همه آنها که در کتابها خواندهایم و یا در فیلمها دیدهایم و یا حتی شنیدهایم و دربارهشان نوشتهایم تکرار میکنیم.