15 اردیبهشت 1403
Tehran
18 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

نویسنده: تحریریه

سینما برای ما این‌جوری بود، پکیچ کاملی از تفریح بود برای آخر هفته. همه این‌ها بود که ما را عاشق سینما کرد. سالن‌های سینمای شهر من را خانمی ارمنی ساخته بود بنام خانم آرشاک.

داستان «زیر تیغ ستاره جبار» از دو دوره تاثیرگذار در حیات چکسلواکی حرف می‌زند یکی نازی‌ها و دیگری استالین. او طرد شدن محکومین به خیانت در حکومت‌های توتالیتر را به تصویر می‌کشد و از عاقبت محکومین حرف می‌زند.

«دست‌نوشته مرموز» داستانی نوجوانانه و برای نوجوانان است. خواندنش به نوجوان این حس را می‌دهد که گاهی حتی بزرگترین اتفاقات دنیای بزرگسالان هم ممکن است برای نوجوان بدل به فاجعه نشود.

من نزدیک شدن به «روز ملی مشهد» را با بوی گاز اشک‌آور و با شلوغی‌های دی‌ماه به خاطر می‌آورم. لابد باید خیلی غرض‌ورزانه باشد و ددمنشانه و خصمانه و پر از نفرت ولی چاره دیگری ندارم.

مشهد، شهری بزرگ که نویسنده خوب هم کم ندارد، آیا نباید در ادبیات داستانی ما پررنگ‌تر باشد؟ عجیب نیست فهرست داستان‌نویسانی که به هویت این شهر در آثارشان پرداخته‌اند، همین‌قدر کوتاه و جمع‌وجور باشد؟

نویسنده آماتور این کتاب یعنی «هاجر عبدالصمد مصری» که این کتاب اولین رمان اوست به خوبی به این مهم آگاه بوده و نام جذاب «حبیبی داعشی» را برای کتابش برگزیده ولی افسوس که نتوانسته این مهارت را در محتوای کتابش

رمان «ماتی خان» داستان سازش تا جای ممکن است؛ داستان شکاف بین نسل‌های مختلف، داستان پدرانی که خود جنگینده‌اند و حال به دنبال سازش‌اند

در «ایوار» نویسنده رخدادی واقعی را در بستر تاریخ پهلوی دست‌مایه خلق تعدادی داستان‌کوتاه کرده که همگی آنها پیرامون نقطه‌ای مرکزی شکل گرفته‌اند و روایت‌گر همان نقطه هستند.

سیمین دانشور هم هویت را می‌شناسد و هم جنس زن را. او از معدود نویسندگان زن است که‌ در ترسیم شخصیت‌های زنان، تمامِ زن را نشان می‌دهد با همه ویژگی‌های زنانه.

«کسی به سرهنگ نامه نمی‌نویسد» درباره‌ آدم‌هایی‌ست که رفته‌رفته فراموش می‌شوند و هیچکس قرار نیست تلاش‌شان را به یاد بیاورد.