21 اردیبهشت 1403
Tehran
22 ° C
ما را در شبک های اجتماعی دنبال کنید
آخرین مطالب
بازگشت
a

پربازدیدترین تگ

اینکه هنر محصول خوب دیدن است را می‌توان در این داستان از زبان محمود به خوبی دریافت کرد. احمد محمود عادت دارد از چیزهای ساده درام بسازد. اغراق نکند و واقعیت را همان‌گونه که هست منتقل سازد به همین سبب

«خیابان 204» خیلی از حرف‌های راویان را حتی با این که با نسخه ارائه شده از سوی رسانه‌های رسمی ایران متفاوت است، امانتدارانه و بی‌طرفانه بیان کرده است و ما را با یک تصویر 360 درجه‌ای از بخشی از این

«ساز شکسته» ایده جذاب و درخشانی داشته که با یک پرداخت سردستی و سطحی تبدیل به اثری ضعیف شده و حرف‌هایی که می‌خواسته بزند را در گلو خفه کرده است.

در داستان‌ها آدم‌ها شوخی‌شوخی تصمیماتی می‌گیرند و بعد تمام هستی‌شان شکل دیگری پیدا می‌کند.

«ف» دارد «ملکه شینِ تنها» را تلفظ می‌کند که من می‌بینم «شین» در حال خفگی است. قهوه غلیظ ترک پریده توی گلویش. قهوه ریخته روی تونیک زرد خوشرنگش و بقیه‌اش سرازیر شده روی رومیزی کتان سفید میز. «شین» از جا

نویسنده در هر روایت، تصویرسازی خوبی انجام داده است. نویسنده مثل یک دوربین متعهد، هرچه از زاویه دید شخصیت اصلی روایت، دیده شده، در متن آورده است.

«از زخم‌های نهانی» از آن کارهایی است که می‌توان گفت نویسنده زخم خورده و نوشته، تماشا کرده و حالا دارد به ما نشان می‌‌دهد. عماد مرتضوی در کتابش، با زبانی که سفت و سخت از خودش دفاع می‌کند، سعی کرده

«سکه‌های سفالی» داستانی است که اصول را می‌داند و خط را نشکسته است. زبان اثر اگر چه بار تاریخی دارد اما سخت‌خوان و ثقیل نیست.

داستان «جنگ ابدی» یک تمثیل آشکار از یک سرباز خسته است که در یک درگیری به ظاهر بی‌پایان گیر افتاده است و متوجه می‌شود حتی اگر به خانه برگردد، با دنیایی که ترک کرده است، سازگاری ندارد.

عاشورا روز گریه نیست، روز حساب و کتاب است، برای من که انگار یک‌جور محشر شخصی باشد، روز نوشتن است از خود، یک کاغذ باید برداشت و دید آدم پای کدام اعتقاداتش می‌تواند بایستد و بمیرد.