آیا «زمین سوخته» واجد مولفههای رئالیستی است
و جنگ آغاز میشود
احمد محمود نویسندهای است که اهواز، خوزستان و اصلا جنوب را زیسته است. اگر اهل اهواز باشید حتی از بچههای نسل جدید، وقتی «زمین سوخته» را بخوانید حتی با توجه به تغییرات شهری در حوزه شهرسازی، نوسازی و
مهمترین مسئله «پاییز آمد» چیست؟
کتاب انتخابهای بزرگ
مهمترین مسئله کتاب «انتخاب» است. انسانهای این مجموعه خاطره مدام در حال انتخابکردن هستند. انتخاب میان سکوت و مبارزه، انتخاب میان فعالیت و انفعال، انتخاب میان آسایش و رنج. کتاب، کتاب انتخابهای بزرگ است.
روایتهایی از تنهایی در میان دیگران
نسخه ویاِچاِس
دخترک آنقدر چشم دوخت به پلاستیک ویاچاسها که توی مچ دست مرد تاب میخورد تا دیگر ندیدشان. بعد برگشت جلو، لنگه کفشش را برداشت و رفت سمت تاکسی کنار خیابان.
به همین سادگی مثل «عمود 1400»
این طریق عشقبازی است
اینبار «علیاکبر والایی» تو را با خود همراه میکند. از همان زمانی که بند پوتینهای گرانقیمتش را گره میزند و تو را به دنبال خود در خیابانهای تهران میکشاند تا گره از کار ویزا و پاسپورتش باز کند.
نوشتن از «برهنهها و مردهها» کار سختی است
جنگ و صلح آمریکایی
رمان «برهنهها و مردهها» کتابی است که پشت جلدش ذکر کرده «برخی منتقدان این اثر را با «جنگ و صلح» تولستوی مقایسه میکنند».
«پوتین قرمزها» چه حرفی برای گفتن دارد؟
کار ادبیات با جنگ تمام نشده است
«پوتین قرمزها» شاهد این حرف است که کار ادبیات با دفاع مقدس تمام نشده است و این قله مرتفع تاریخ هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
درامی که از تابستان 57 آغاز شد
مثل منیژه شاهنامه
هجده سال برای ما یک عدد است و برای منیژهخانمی که باید زندگیِ بیحسینش را با پسری کوچک پیش میبرده، یک کوه رنج. «روزهای بیآینه» قصه همین رنج است. قصه رنجی سترگ که روی دوشِ این زن میافتد و حتی
این کتاب مانع غرق شدن شما میشود!
اشتهاآور، زودهضم و زیانآور
رولف دوبلی میخواهد جلوی غرق شدن بخشی از جهان را در دنیای تیترها بگیرد. تیترهای پوچی که دردهای جهان را در کلمات لقمه میپیچند و به خورد مردم میدهند و برایشان مهم نیست تا چه میزان این خوراک مسموم است!
«مرلین مونرو غمگین نیست» با راوی یکهتاز
آیا روزنهای از نور نیست؟
در پایان رمان، نویسنده هیچ شخصیتی را بیسرانجام رها نمیکند هرچند تقریبا هیچکدام از آنها سرنوشت روشن و مطلوبی ندارند اما به هر حال با مرگ و تنهایی، پرونده همه شخصیتها را میبندد و خواننده را با خرواری از احساسات
«واروژان» روایت غربت است
تو را میشناسم ای شبگرد عاشق…
«واروژان» در زمانهای منتشر شده که هنر و هنرمند جایگاهی ندارند، و آنچه به عنوان هنر بر صدر نشسته سلبریتیزدگی و رفتارهای غیرهنری است. در واقع این کتاب تذکاری است بر رفتار امروز جامعه هنری که هنرمندانه زیستن یعنی چه